بانک همیشه سبز

مردمم را دوست دارم با شادیشان شادم و با غمشان غمگین میخواهم برایشان بال باشم خداوندا یاریم کن .

بانک همیشه سبز

مردمم را دوست دارم با شادیشان شادم و با غمشان غمگین میخواهم برایشان بال باشم خداوندا یاریم کن .

عشق وعلاقه یا همان دوست داشتن واقعی

بدون هیچ مقدمه ای توجه شما را به مطلبی تحت این عنوان که از طرف دوستی صمیمی برام ارسال شده جلب میکنم:  

 

 

مردی مشغول تمیز کردن ماشین نوی خودش بود. ناگهان پسر 4 ساله اش سنگی برداشت و با آن چند خط روی بدنه ماشین کشید. مرد با عصبانیت دست پسرش را گرفت و چندین بار به آن ضربه زد. او بدون اینکه متوجه باشد، با آچار فرانسه ای که در دستش داشت، این کار را می کرد!

 

در بیمارستان، پسرک به دلیل شکستگی های متعدد، انگشتانش را از دست داد.

وقتی پسرک پدرش را دید، با نگاهی دردناک پرسید:

«کی انگشتانم دوباره رشد می کنند؟!»

 

مرد بسیار غمگین شد و هیچ سخنی بر زبان نیاورد. او به سمت ماشینش برگشت و از روی عصبانیت چندین بار با لگد به آن ضربه زد. در حالی که از کرده خود بسیار ناراحت و پشیمان بود، جلوی ماشین نشست و به خط هایی که پسرش کشیده بود نگاه کرد. پسرش نوشته بود:

«دوستت دارم بابایی»

روز بعد آن مرد خودکشی کرد!

 

عصبانیت و دوست داشتن هیچ حد و حدودی ندارند. دومی را انتخاب کنید تا یک زندگی زیبا و دوست داشتنی داشته باشید. این را نیز به یاد داشته باشید که:

وسایل برای استفاده کردن هستند و انسانها برای دوست داشتن. اما مشکل جهان امروز این است که انسانها مورد استفاده واقع می شوند و به وسایل عشق ورزیده می شود.

بیایید همواره این گفته را به یاد داشته باشیم:

وسایل برای استفاده کردن هستند.

انسانها برای دوست داشتن هستند.

 

مواظب افکارتان باشید، آنها به کلمات تبدیل می شوند.

مواظب کلماتی که به زبان می آورید، باشید، آنها به رفتار تبدیل می شوند.

مواظب رفتارتان باشید، آنها به عادت ها تبدیل می شوند.

مواظب عادت هایتان باشید، آنها شخصیت شمار را شکل می دهند.

مواظب شخصیت تان باشید، چون سرنوشت شما را می سازد 

 

 

با تشکر از مهندس مهرزاد عزیزکه هراز گاهی با مطالب جذاب و خواندنی من را مورد لطف قرار میدهند

معرفی مسئول حراست مدیریت

مراسم تودیع و معارفه مسئول حراست استان

     همزمان با سالروز میلاد با سعادت باب الحوائج امام موسی کاظم (ع) و با حضور مدیر ستادی بانک دراستان اقایان گلشن و شیرزادی از اداره کل حراست بانک و احدی مدیر کل حراست استان کهگیلویه و بویراحمد و تعدادی از کارشناسان این اداره کل و همچنین  مدیران گروهها ، پرسنل مدیریت و برخی از رؤسای شعب بانک درشهر یاسوج و طی حکمی از سوی دکتر طالبی مدیرعامل بانک ،مهندس اله داد محمدی مفرد بعنوان مسئول حراست مدیریت معرفی گردید .

در این مراسم پس از تلاوت آیاتی از کلام اله مجید مهندس خادم الحسینی ضمن خیر مقدم به حضار در خصوص ضرورت توجه ویژه به امنیت بعنوان محور اصلی توسعه پایدار اظهار داشت در جریان تحول و رشد توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی که با اجرای برنامه های مختلف توسعه و اسناد بالا دست از جمله سند چشم انداز صورت می پذیرد نقش سربازان گمنام امام زمان برای استقرار امنیت در همه حوزه ها بسیار مؤثر و اینگونه امور آماری نیست که بتوان آنرا بر شمرد لیکن اگر این تلاش نباشد قطعاً زیر ساخت های توسعه شکل نخواهد گرفت ایشان در قسمت دیگری از بیانات خود به نقش مسئولین حراست سازمانها در روشنایی بخشیدن به محیط برای آماده سازی بستر مناسب در جهت تصمیم گیریهای راهبردی و استراتژی اشاره و اظهار داشت نقش مسئولین حراست فراتر از مدیران در گروههای مختلف و حوزه های کاری است چرا که هر مدیر در حوزه  مربوطه چهارچوب محدودی برای فعالیت های تخصصی دارد لیکن مسئول حراست بایستی نگاه تیز بینانه و مدبرانه در همه امور داشته باشد . خادم الحسینی صیانت از مهمترین سرمایه هر سازمان و اصلاح کجروی ها و امر به معروف و نهی از منکر و بازپروری نیروی انسانی را از وظایف عمده شغلی مسئولین حراست قلمداد کرد . ایشان در پایان از مدیران کل ومسئولین حراست بانک و استان در خصوص انتصاب آقای مهندس محمدی تشکر کرده و اظهار داشت قطعاً این انتصاب می تواند تحول عظیمی را در بانک کشاورزی استان بوجود آورد .

در ادامه برنامه گلشن معاون دفتر مرکزی حراست  ارتباط با مدیر ، ارتباط با کارکنان و ارتباط با مشتریان را سه محور اساسی و عمده فعالیت حراست دانست و نقش مهم حراست را به برقراری ارتباط مؤثر بدنه با مدیریت در هر سازمان قلمداد کرده و از حراست بعنوان دستگاه نظارتی که  ضمن حفاظت از پرسنل برای پیشگیری از وقوع تخلف  یا رعایت اصل امانتداری اطلاعات را به درستی منتقل می کند نام برد .

در ادامه جلسه :  احدی مدیر کل حراست استان کهگیلویه و بویراحمد نیز در خصوص نقش مهم بانک کشاورزی در اقتصاد استان و درایت و تلاش و دلسوزی همکاران بانک مطالبی ایراد و رضایت اداره کل حراست استان را از مدیریت و کارکنان صدیق بانک در استان اعلام کرد ایشان از مدیر استان بعنوان شخصی که با برخورد بسیار مناسب و مثال زدنی و با حوصله و تحمل زیاد برای حل مشکلات مردم یاد کرد و سپس نقش حراست را در سازمانها از جمله سیستم بانکی که با مسائل پولی و مالی سرکار دارند بسیار مهم و مؤثر خواند .

در ا دامه محمدی مفرد ضمن تشکر از مسئولین حراست و مدیریت بانک که به ایشان جهت تصدی این پست اعتماد کرده از خداوند متعال خواست که در این مأموریت سنگین ایشان را یاری نماید وی سپس تعامل با ارباب رجوع ، همکاران و مسئولین و پیشگیری از وقوع تخلف  را اولویت کاری خود بر شمرد . در پایان با لوح تقدیر مدیر استان و مدیرکل حراست بانک از زحمات آقای عزت اله ملک زاده در سمت حراست در پنج سال گذشته قدردانی و حکم محمدی مفرد که از جانب مدیر عامل بانک منصوب گردیده اند به ایشان ارائه گردید .

سلف سرویس

«امت فاکس» نویسنده و فیلسوف معاصر، هنگام نخستین سفرش به آمریکا برای اولین در عمرش به یک رستوران سلف سرویس رفت ...

 

وی که تا آن زمان، هرگز به چنین رستورانی نرفته بود در گوشه ای به انتظار نشست با این نیت که از او پذیرایی شود.

 

اما هرچه لحظات بیشتری سپری می شد ناشکیبایی او از اینکه می دید پیشخدمتها کوچکترین توجهی به او ندارند،شدت گرفت.

 

از همه بدتر اینکه مشاهده می کرد کسانی پس از او وارد شده بودند ؛  در مقابل بشقاب های پر از غذا نشسته و مشغول خوردن بودند!!!


وی با ناراحتی به مردی که بر سر میز مجاور نشسته بود،نزدیک شد و گفت:

 

«من حدود بیست دقیقه است که در اینجا نشسته ام بدون آنکه کسی کوچکترین توجهی به من نشان دهد. حالا می بینم شما که پنج دقیقه پیش وارد شدید با بشقابی پر از غذا در مقابلتان اینجا نشسته اید!موضوع چیست؟مردم این کشور چگونه پذیرایی می شوند؟!»

 

 

مرد با تعجب گفت:« ولی اینجا سلف سرویس است !!!»

 

 سپس به قسمت انتهایی رستوران جایی که غذاها به مقدار فراوان چیده شده بود، اشاره کرد و ادامه داد:

 

« به آنجا بروید، یک سینی بردارید و هر چه می خواهید، انتخاب کنید،پول آن را بپردازید،بعد اینجا بنشینید و آن را میل کنید...! »

 

امت فاکس، که قدری احساس حماقت می کرد، دستورات مرد را پی گرفت.

 

اما وقتی غذا را روی میز گذاشت ناگهان به ذهنش رسید که زندگی هم در حکم سلف سرویس است :

 

همه نوع رخدادها، فرصت ها، موقعیتها، شادیها، سرورها و غم ها در برابر ما قرار دارد ؛ در حالی که اغلب ما بی حرکت به صندلی خود چسبیده ایم و آن چنان محو این هستیم که دیگران در بشقاب خود چه دارند و دچار شگفتی شده ایم که چرا او سهم بیشتری دارد ، که از میز غذا و فرصتهای خود غافل می شویم ...؟!!

 

در حالی که هرگز به ذهنمان نمی رسد خیلی ساده از جای خود برخیزیم و ببینیم چه چیزهایی فراهم است، سپس آنچه می خواهیم،برگزینیم...