بانک همیشه سبز

مردمم را دوست دارم با شادیشان شادم و با غمشان غمگین میخواهم برایشان بال باشم خداوندا یاریم کن .

بانک همیشه سبز

مردمم را دوست دارم با شادیشان شادم و با غمشان غمگین میخواهم برایشان بال باشم خداوندا یاریم کن .

گذری بر مفهوم توسعه

در ابتدای این مطلب از زحمات همکار ارجمند اقای مهندس معماریان مدیرگروه خدمات بیمه ای مدیریت که در تهیه مطالب جهت این پایگاه زحماتی را متقبل میشوند تشکر و قدردانی میکنم و اضافه میکنم که نامبرده از افراد اهل تحقیق و پژوهش میباشند.این مطلب نیز از زحمات ایشان میباشد:                                

توسعه را باید یک  تغییر و تحول فراگیردانست که پی آن جامعه توان و قدرت استفاده از ظرفیت هاى گذشته وفعلی خود را باز می یابد. به سخن دیگرتوسعه را باید دگرگونی ودیگرگونی فراگیر، ظرفیت تاریخى و  فعلیت  این ظرفیت تاریخى دانست. توسّع مفهوم توسعه، ابعاد متعدد آن و پیوستگى مجموعه اى در این فراشد را نمی توان به یک عامل تحویل برد. مفهوم توسعه به خودی خود در برگیرنده حد متوازنی از رشد در حوزه های مختلف است.از این رو نمی توان از تقدم توسعه سیاسی یا تقدم توسعه اقتصادی در این زمینه نام برد. به عبارتى در توسعه جامعه باید پیوستگی منطقى بین ابعاد اجتماعى و اقتصادى و سیاسى و فرهنگى وامنیتی و سایر ابعاد توسعه را مشاهده کرد. تحول تاریخى، تغییر همه جانبه، مرگ نظام کهن و تولد نظام جدید را باید از الزامات مفهوم توسعه دانست که زمانى طولانى  و مسیرى پر تلاطم و بحرانى را پیش روى ما قرار خواهد داد.                                                      

در واقع هدف توسعه بهبود کیفیت زندگی بشر است. بنابراین توسعه برای مردم صورت می‌گیرد. عقلانی‌سازی ارکان یک نظام اجتماعی، بنیان توسعه را تشکیل می‌دهد. یعنی پدیده‌های پیرامونی بر اساس معیارهای عقلانی و زمینی مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرند. برای توسعه فرض اولیه توانایی انسان برای تسلط بر محیط می‌باشد. این تسلط با استفاده از علم و تکنولوژی صورت خواهد گرفت ازاین رو  انسان توسعه‌گرا، طرف‌دار علم و دانش هست.                                                         

بزعم زنده یاد دکتر حسین عظیمی فرآیند توسعه از این مراحل عبور مى کند: فروپاشى جامعه کهن، ایجاد دولت مدرن توسعه خواه، مدرن شدن فنون تولید، مدل فنى و تولید مصرف انبوه اقتصادى. با این توصیف توسعه اقتصادى فرآیند تغییر و تحولى است که جامعه توان و قدرت استفاده از ظرفیت اقتصادى را به دست مى آورد. حال باید دید ظرفیت اقتصادى در جوامع امروز بشرى چگونه تعریف و تبیین مى شود. به عبارتى معیار و شاخص اندازه گیرى ظرفیت اقتصادى چیست؟ پایگاه هاى سازنده ظرفیت کدامند؟ و حدود مقدارى ظرفیت موجود در جهان امروز چه میزان است؟ در پاسخ به سئوال نخست باید گفت که ظرفیت اقتصادى هر کشور، تولید سرانه اى است که از یک سومتکى به فروش ثروت ملى نیست و از سوى دیگر قابل حصول در دنیاى متکى بر مبادلات نسبتاً آزاد بین المللى است. سئوال دوم این بود: پایگاه هاى سازنده ظرفیت در دنیاى مدرن کدامند؟ در نگرش دکتر عظیمی این پایگاه ها باید در اندیشه ها و بصیرت هاى جدید جست وجو کرد که این دانش و دانایى ملى بر سه رکن انسان باورى، علم باورى و آینده باورى استوار است. نتیجه توجه به این سه رکن به نظام انگیزشى جدید، نهادها و سازمان هاى جدید و نگرش تازه به جهان و مرزها منجر مى شود. سئوال آخر میزان و حدود مقدارى ظرفیت موجود در جهان امروز است. در پاسخ به این سئوال باید دقت کنیم که ظرفیت هاى جهان امروز متکى بر اندیشه و بصیرت است و مستقیماً قابل اندازه گیرى نیست.                             

توسعه را برمبنای سه جز توسعه‌ی سیاسی، توسعه‌ی اقتصادی و توسعه‌ی فرهنگی تقسیم کرد. برای توسعه‌‌یافتگی باید ۳ جز گفته شده به صورت هماهنگ تحول یابند. چرا که توسعه فرایندی است همه‌جانبه و منسجم. نیروهای اسطوره‌ای مرموز در فرایند توسعه‌یافتگی تضعیف و نیروهای عقلانی تقویت می‌گردند. توسعه‌یافتگی پیروزی عقل بر اسطوره می‌باشد. عقل و علم دو ابزار مکمل هم، برای رسیدن به هدف توسعه یعنی بهبود کیفیت زندگی جوامع بشری هستند. به‌کارگیری نیروهای انسانی ماهر برای مدیریت جوامع در حال توسعه، موتور توسعه تلقی می‌گردد. در یک جامعه‌ی توسعه‌یافته، مناصب بر اساس شاخص‌های اکتسابی توزیع می‌گردد نه انتصابی. یعنی تجربه و تخصص بر خویشاوندی و محفل‌پروری، ارجحیت می‌یابد  .  ذهن توسعه‌گرا برای تحلیل امورات جامعه «انعطاف‌پذیری» برای تطبیق با شرایط زمانی - مکانی مختلف را سر لوحه‌ی نگاه خود قرار می‌دهد، در مقابل، ذهن ایستا بر بایدهای ثابت برای تمامی زمان‌ها و مکان‌ها تأکید دارد. ذهن مطلق‌اندیش بنیادگرا، بر پرستش سنت تأکید می‌ورزد اما ذهن توسعه‌گرا نقد عقلانی سنت و باز تولید عرفی آن را سرلوحه‌ی سطح تحلیل خود قرار می‌دهد. ذهن توسعه‌گرا بلندمدت می‌اندیشد در حالی که ذهن توسعه‌گریز «روزمره» فکر می‌کند. سیاست توسعه‌گرا یعنی تقسیم و توزیع منابع براساس برابری فرصت‌ها و تفاوت در استعدادها. «به هر کس به اندازه‌ی توانایی‌هایش» در توسعه جایگاهی والا دارد. در یک جامعه‌ی توسعه‌یافته، تلاش و کار، ارزش محسوب می شود  و رانت ضد ارزش تلقی می‌گردد. داشتن روحیه کار دسته‌جمعی و هم‌کاری از ویژگی‌های یک ذهن توسعه‌گراست. ذهن توسعه‌گرا به کار به عنوان تلاش برای ترقی جامعه می‌نگرد و نه صرفاً سیرکردن شکم. نهادینگی تعهدکاری و مسؤولیت‌پذیری در انجام وظایف، از شاخص‌های جوامع توسعه‌یافته می‌باشد. کار من برای ترقی جامعه باید باشد بنابراین نسبت به انجام آن مسؤولانه عمل خواهم کرد. ذهن توسعه‌گریز یا ضد توسعه، کار را برای شکم فقط می‌خواهد، بنابراین کار نمی‌کند بلکه زحمت می‌کشد. کار با زحمت متفاوت هست. فردگرایی مثبت یعنی استقلال فرد برای پیشرفت جامعه. فردگرایی مثبت برای توسعه‌یافتگی ضروری است. فردگرایی منفی یعنی استقلال فرد فقط برای فرد بدون توجه به جامعه. [ذهن توسعه‌گریز]. کار شامل فردگرایی مثبت و زحمت در برگیرنده فردگرایی منفی می‌گردد. برای توسعه‌یافتگی، سرمایه و انباشت آن ضروری است. برای جذب سرمایه در یک سیستم باید با محیط پیرامون سیستم، تعامل سازنده داشت. بنابراین ذهن توسعه‌گرا، ذهنی تعامل گراست نه منفی نگر..انسان  توسعه‌گریز نه ترقی و توسعه‌ی کشور بلکه بقا«منافع خودی» دارای اهمیت هست .کاهش نرخ بی‌کاری, افزایش اشتغال درازمدت، افزایش درآمد سرانه شهروندان و گسترش بیمه‌های تأمین‌اجتماعی برای اقشار هدف ،انضباط اجتماعی و افزایش بهره وری و خرد گرایی افزایش شاخصهایی مثل توسعه انسانی وقدرت خرید برابرو حضور فعال زنان در اجتماع  از اهداف مهم توسعه تلقی می‌گردند.  جامعه‌ای توسعه‌یافته تلقی می‌گردد که اقتصادی صنعتی براساس فرصت‌های برابر داشته‌باشد. محیط کلان اقتصادی آن با ثبات باشد، یعنی در متغیرهایی مانند نرخ تورم، بهره‌ی بانکی، میزان تراز پرداخت‌ها، نسبت کسری بودجه به GDP و نرخ ارز وضعیتی متعادل و مناسب داشته‌باشد. عدالت اقتصادی در یک جامعه‌ی توسعه‌یافته براساس توزیع منابع و مناصب براساس شایستگی‌ها صورت می‌گیرد نه وابستگی‌ها. نابرابری زمانی توجیه‌پذیر است که ماحصل نابرابری به نفع ضعیف‌ترین اقشار اجتماعی باشد. (نظریه عدالت جان رالز). نگرش‌های توسعه‌گرا نگرش‌هایی مبتنی بر علم، عقل و مشارکت‌پذیری عمومی هستند. برای حرکت به سمت توسعه باید خود را در مقابل سرنوشت جامعه خویش، مسؤول دانست. انفعال و مشارکت‌گریزی نسبت به تحولات پیرامونی، ضد توسعه محسوب می‌گرد د         

نظرات 1 + ارسال نظر
مهدی سه‌شنبه 1 اردیبهشت‌ماه سال 1388 ساعت 09:52 ق.ظ http://www.30o.ir

سلام،
اگر دوست داری از امکانات بیشتری استفاده کنید، از تکنولوژی روز در بلاگ خود بهره برید و آن را به سایت تبدیل کنید، به سایت زیر مراجعه کنید.
http://www.30o.ir
این سایت به غیر از امکانات پایه، امکاناتی از قبیل نظرسنجی برای مطالب، ارزیابی مطالب، عضویت برای سایت خویش، گالری تصاویر، آپلود فایل، ایجاد شناسنامه برای کاربران، صندوق پیام در به مانند GMail برای ارتباط بین کاربران، شمارنده‌ای در قدرت GoogleAnalytics و انجمن گفتگو را به رایگان در اختیار شما قرار می‌دهد.
از اینکه یک بار از این سیستم استفاده می‌کنید، ممنون.
موفق باشی...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد